کتیبۀ خونین
این نخل را هوای بهاران نمانده است
این نخل را تمامی اندام
بشگفته ازشگوفه صد زخم
- زخم هزار فاجعه در روز-
- زخم هزاران حادثه درشب –
خونین کتیبه ییست
در چارسوی قرن
این جا کنار رود
- رودی ز اشک و خون -
این نخل ریشه هاش
در انجماد فاجعه
در انجماد خون
با ریشه های کور زمان می خورد گره
این جا که آسمان
از ابر های سرخ سترون
افگنده این قطیفه خونین
بر سینه شکسته تابوت
- تابوت آبگینه باران -
این نخل را هوای بهاران نمانده است
این نخل را هوای بهاران نمانده است
این نخل را تمامی اندام
شلاق باد های شب ازدشت های قطب
صد جا شکسته است
ای نخل من!
یگانه من!
ای بهار من!
بس سالها گذشت
مرغ شگوفه ها
از شاخه های زرد تو پرواز کرده اند
ای خاک بر سرم
پروانه گان ز دَور و برت کوچ می کنند
پرتو نادری